پرداخت یارانهها به شکل فعلی در تولید و اشتغال تأثیر منفی داشته است
تاریخ انتشار: ۱۵ فروردین ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۲۸۰۳۴۰۳
دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام در پی مطرح شدن مجدد موضوع یارانه ها در فضای کشور، مطلبی را در اختیار رسانه ها قرار داد.
به گزارش «قدس آنلاین»، محسن رضایی دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام در پی مطرح شدن مجدد موضوع یارانه ها در فضای کشور، متنی مکتوب را در این خصوص در اختیار رسانهها و افکار عمومی قرار داد.
توضیحات مکتوب وی با عنوان «یارانه درآمدی به جای یارانه مصرفی» به شرح ذیل است:
بسمالله الرحمن الرحیم
مطرح شدن مجدد موضوع یارانهها و نگاهی به روند آن طی هشت سال اخیر، اینجانب را بر آن داشت تا در خصوص شفافسازی آن، توضیحاتی را در معرض افکار عمومی قرار دهم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در تابستان سال گذشته، اینجانب از پرداخت یارانهدرامدی یکصد و ده هزار تومانی به مردم صحبت کردم، در یک ماه اخیر از سه برابر شدن و از پنج برابر شدن یارانه ها صحبت به میان امده است. سؤال این است که میزان واقعی یارانهها چه مقدار است؟ و آیا روش فعلیِ توزیع یارانهها، روش منطقی و صحیحی است؟ و آیا منابع آن وجود دارد؟ با صراحت عرض میکنم که ادامه وضعیت فعلییارانهها، از یک سو، آن را با مرگ خاموش و ظلم به مردم و از سوی دیگر با روش غیر اقتصادی، توأم کرده است. بنابراین، به نظر میرسد، لازم است هم در مقدار و هم در روشِ پرداخت یارانهها، اصلاحاتی صورت گیرد.
پرداخت یارانهها به شکل فعلی، یکی از تابلوهای ناکارآمدی و غیرعقلایی در کشور است. زیرا، یارانهها از یک سو همچون برف، آب میشود و تأثیر آن در زندگی مردم محو میگردد و از دیگر سو، در تولید و اشتغال، تأثیر منفی داشته است. در دولت گذشته، شیوهتوزیع یارانهها، اشتباه بوده و به اقتصاد کشور آسیب وارد کرد و در این دولت، علاوه بر ادامه روش غلط گذشته، حق مردم نادیده گرفته شده است. پیشنهاد این جانب با رفع اشکالات موجود، تحت عنوان یارانه های درآمدی می تواند گامی مؤثر در این جهت باشد.
وفای به عهد:
دولت موظف است تعهدات خود به مردم را صادقانه و بدون غل و غش، عملی سازد. عدم احساس مسئولیت نسبت به حقوق مردم، گناهی بزرگ و نابخشودنی است. پرده پوشی و فقدانِ شفافیت در اموری که مستقیماً به مردم مربوط میشود اگر آگاهانه باشد، خیانت و اگر ناآگاهانه باشد، خطایی بزرگ است. ارزشِ امروز هر یارانهچهل و پنج هزار تومانی نسبت به سال آغاز پرداخت یارانهها، به حدود ده هزار تومان تنزل یافته است. اگر قصد دولت و مجلس، مرگ خاموش یارانههاست، چرا صادقانه به مردم گفته نشود؟ و اگر غیر از این است، چرا برای جلوگیری از این مرگ خاموش، چارهای اندیشیده نمیشود؟
بیتوجهیِ دولتمردان به حق قانونیِ مردم، مشروعیت آنان را زیر سؤال میبرد. اینکه در گذشته، روش پرداخت یارانهها، نادرست بوده، یک واقعیت است ولی اینکه امروز، شاهد مرگ خاموش یارانهها هستیم نیز اشتباهی فاحش است. نباید فراموش کنیم که یکی از شعارهای برجسته انقلاب ما تأمین عدالت بوده است.
روش ومبلغ پرداخت یارانهها:
روش جاریِ پرداخت یارانهها به اقتصاد ملی، آسیبهای فراوانی وارد ساخت. فرهنگ گدامنشی را در کشور تقویت کرد، تمایل به کار و تولید را پائین آورد و به حجم بیکارانِ اختیاری، افزود. با کمک یارانهها، سه هدف مهم دست یافتنی است. یارانهدرآمدی میتواند کاهش فقر، اشتغال جوانان و افزایش تولید ملی را همزمان، تأمین کند. یارانههای درآمدی، شامل دو بخش یارانهدرآمدی و یارانهمصرفی است. اولاًبا افزایش پرداخت یارانهها به هر نفر، ماهانه یکصد و ده هزار تومان تعلق میگیرد و ثانیاً، بخشی از یارانهها برای مصرف و بخش دیگر، سرمایهگذاری شده و درآمدِ ناشی از آن، ماهانه به افراد پرداخت میگردد. علاوه بر این، با سرمایهگذاریهای خُرد در حجم وسیع، منابعی قابل توجه، برای تقویت تولید ملی تأمین میگردد و در نتیجه، اشتغال و تولید ملی افزایش مییابد.
منابع یارانهها:
فرمول یارانه درآمدی عبارت است از: پرداخت ماهانه یکصد و ده هزار تومان به گروه اول(حدود پنجاه و پنج میلیون نفر) و پرداخت مبلغ ماهانه پنجاه هزار تومان به بقیة افراد، به عنوان گروه دوم(حدود بیست تا بیست و پنج میلیون نفر). علاوه بر این، برای یک نفر از هر خانوادهبیکار، اشتغال ایجاد میکند. جمع هزینههای مذکور، حدود هشتاد و پنج هزار میلیارد تومان برآورد میگردد.
گروه اول جامعه:
با اجرای این طرح، هم، دریافتیِ نقد و هم، پسانداز سالانهاقشار متوسط و پائین جامعه، افزایش مییابد. به گونهای که در سومین سال اجرای طرح، دریافتیِ ماهانهنقدِ هر فرد، سیصد و بیست هزار تومان خواهد بود ضمن اینکه در همان سال، ماهانه دویست و چهل هزارتومان پسانداز خواهد داشت. در این صورت پس از گذشت سه سال، هر خانوادهچهار نفره، حدود نه میلیون تومان دریافتیِ نقد و حدود هشت میلیون تومان دارایی پسانداز خواهد داشت. علاوه بر این، هر خانواده، به شرط رعایت ضوابط، میتواند یکی از افراد بیکار خانوار را به اشتغال برساند.
الف) محاسبات یارانهدرآمدی:
۱ـ منابع و مصارف یارانهها:
درآمد ناشی از فروش فرآوردههای انرژی
بر اساس محاسبات رسمیِ سازمان برنامه و بودجه و مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی، منابع در اختیار برنامه یارانهای کشور، حدود هشتاد و پنج هزار میلیارد تومان است که با صادرات فرآوردهها، حدود نود هزار میلیارد تومان و با مبلغی از بودجه عمومی که به آن افزوده میشود، برابر صد هزار میلیارد تومان میشود. در این طرح، این مبلغ در قالب نقد و پسانداز به مردم داده میشود. یعنی هفتاد هزار میلیارد تومان به گروه اول و پانزده هزار میلیارد تومان به گروه دوم و پانزده هزار میلیارد تومان به یارانه وامهای اشتغال اختصاص مییابد.
۲ـ روش پرداخت یارانههای درآمدی:
در سال اول به گروه اول ماهانه پنجاه هزار تومان نقد و شصت هزار تومان پسانداز اختصاص مییابد. بنابراین هر فرد در طول سال نخست، ششصد هزار تومان دریافتیِ نقد و هفتصد و بیست هزار تومان پسانداز خواهد داشت. در سال دوم، به هر نفر ماهانه، هفتاد هزار تومان نقد و شصت هزار تومان پسانداز اختصاص مییابد. در نتیجه هر فرد در سال دوم، هشتصد و چهل هزار تومان دریافتیِ نقد و در پایان سال دوم، یک میلیون و چهارصد و چهل هزار تومان پسانداز خواهد داشت.
دولت در سال سوم، ماهانه به هر فرد هشتاد هزار تومان پرداخت نقد و شصت هزار تومان به پساندازهای او اضافه میکند و در نتیجه هر نفر در سال سوم، نهصد و شصت هزار تومان پول نقد دریافت میکند و در پایان سال سوم، دو میلیون و یکصد و شصت هزار تومان پسانداز خواهد داشت. یعنی یک خانوار چهار نفره در سال اول، ماهانه دویست هزار تومان نقد و در سال دوم ماهانه، دویست و شصت هزار تومان نقد و در سال سوم، ماهی سیصد و بیست هزار تومان نقد و در پایان سال سوم، بیش از هشت میلیون تومان پسانداز خواهد داشت. چنین خانوادههایی، یک فرزند بیکارشان شاغل خواهد شد.
ب) اشتغال:
با اجرای طرح یارانههای درآمدی، طی سه سال، صد و سی هزار میلیارد تومان پسانداز میشود. دولت، این نقدینگی را با نرخ زیر ده درصد، به کسانی که اشتغالزایی کنند، وام میدهد. این مبلغ ده برابر پرداخت دولت آقای روحانی برای فعال شدن بنگاههای اقتصادی است. دولت، ده هزار میلیارد تومان از سهم یارانهها را به وام اشتغالزایی تخصیص میدهد. اگر بابت هر شغل، شصت میلیون تومان وام داده شود، دو میلیون شغل بوجود میآید.
ج) تولید ملی:
موتورِ محرّک هر فعالیت اقتصادی و اقتصاد ملی، پسانداز و سرمایهگذاری است. جمعآوری پساندازهای خُرد در مقیاس دهها میلیونی و سرمایهگذاری آن، اقتصاد ملیِ در حال رکود را به تحرک و پویایی میرساند و اختصاص منابع ارزان قیمت(زیر ده درصد سود بانکی) به بنگاهها و صنایع دارای شرایط، محرکی برای افزایش تولید خواهد بود. توزیع این منابع، بین کسب و کارهای کوچک، متوسط و بزرگ، باید متناسب با بهرهوری و بازارداری هر بنگاه صورت گیرد.
د) درآمدها و هزینههای دولت:
اجرای این طرح برای دولت درآمدهایی ناشی از رونق اقتصادی خواهد داشت و هزینهای برای تأمین بودجه وزارتین نفت و نیرو به بار میآورد. زیرا این دو وزارت، درآمدهای ناشی از فرآوردههای انرژی را در اختیار خزانه و سازمان یارانهها میگذارند و طبعاً با اجرایی شدن طرح فوق، نیازمند تأمین برخی هزینهها خواهند بود که از طریق افزایش درآمدهای مالیاتیِ ناشی از رونق اقتصادیِ منبعث از این طرح، تأمین خواهد شد و محاسبهآن، سالانه بوسیلهخزانهداری صورت میگیرد. البته اگر دولت، مصوبهمجلس را عملی سازد، پانزده هزار میلیارد تومان بابت سایر هزینههای دولت، آزاد میگردد.
ه) بدیهی است در آینده می توان ابعاد درآمدسازی و اشتغال آفرینی طرح یارانه درآمدی را ارتقا بخشید ولی در آغاز اجرای آن باید جنبههای مصرفی یارانه ها حفظ شود.
منبع: خبرگزاری مهرمنبع: قدس آنلاین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۲۸۰۳۴۰۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
قدم تازه خالصسازها؛ قالیباف و صندلیاش هدف فعلی است | پشت چه کسی را گرفتهاند؟
جریان خالصسازی توسط دولت و حامیانش در طول چند سال گذشته، دامن محمدباقر قالیباف را بیشتر از هر فرد دیگری گرفته و رئیس مجلس یازدهم از این موضوع خشمگین است. برنامه یکدست کردن به اختلاف سیاسی میان نیروهای جریان اصولگرا برای خالصسازی بیشتر منجر شد.
روزنامه سازندگی در گزارشی نوشت:
قالیباف پس از چهار سال، سکوت همیشگیاش بر تمام کاستیهای دولت سیزدهم را شکسته و هم خودش به دولت انتقاد میکند و هم دست مجلسیها را باز گذاشته است. آن هم قالیبافی که با پایداریها و طرفداران دولت که برای ریاستجمهوری سیدابراهیم رئیسی تلاش بسیار کردند برای پیروز شدن در انتخابات مجلس دوازدهم ائتلاف کرد. اما حتی در آخرین نشستی که هفته گذشته با اقتصاددانهای دولتی داشت، آخرین اولتیماتومها را به دولت سیدابراهیم رئیسی و کابینهاش داد تا هرچه سریعتر برای مشکلات ارزی و اقتصادی چارهای بیندیشند.
در عین حال نمیشود به این موضوع تنها اکتفا کرد زیرا قالیباف کسی نیست که برای دولت رئیسی و طرفدارانش خطونشان بکشد چون بارها ثابت کرده که خیلی راحت میتواند چشم بر ضعفها و حتی فسادهای موجود در قوه مجریه سیزدهم ببندد بنابراین، این سوال پیش میآید که چرا قالیباف به ناگه به دولت انتقاد میکند؟ و چرا دولت رئیسی برای رئیس کنونی پارلمان دیگر آن دولت قبل نیست؟ شاید آنطور به نظر برسد که سیدابراهیم رئیسی هم دیگر برای قالیباف همپیمان قدیمی نیست و دور از ذهن نیست که او حتی برای اینکه مجدداً صاحب ریاست شد به عنوان یکی از منتقدان شرایط موجود، انتقاداتش را از دولت افزایش دهد. فردی که اگر دوباره کرسی قدرت را به دست بگیرد احتمالاً رقیب جدیتری برای سیدابراهیم رئیسی در ریاستجمهوری ۱۴۰۴ خواهد شد.
موضوعی که عباس سلیمینمین که نزدیکی سیاسی نیز با رئیس مجلس دار، سال گذشته آن را رد کرد. او در گفتوگو با سایت قرن نو گفته بود که رئیسی برای بار دوم کاندیدا خواهد شد و قالیباف خود را وارد رقابت با او نخواهد کرد. سلیمینمین تاکید کرده بود: «قرابت فکری بین جبهه پایداری و رئیسی وجود ندارد» موضوعی که البته مسکوت ماند و در شرایط کنونی طور دیگری به نظر میرسد.
درست است که محمدباقر قالیباف با ائتلاف پایداریها به مجلس راه یافت اما گویا در جنگ قدرتی که میان اصولگرایان اکنون باقی است، قالیباف ترجیح میدهد، طرف جریان وابسته به دولت سیزدهم قرار نگیرد. گویا بدهبستانهای سیاسی چهار سال اخیر به مذاق رئیس مجلس خوش نیامده است. او چشمهایش را روی ضعفهای دولت بست اما از آن طرف آنها تمام تلاششان برای وارد کردن بیشترین هجمهها به قالیباف انجام دادند. به طوری که همچنان نیز بر سر ریاست مجلس افرادی مانند مجتبی ذوالنوری و نبویان و حتی حمید رسایی که با جریان شریان شناخته میشود به عملکرد قالیباف نقد میکنند.
در نظرسنجیای که عصر ایران منتشر کرده و کمتر از ۲۴ ساعت روی سایت فعال بود ۸۳۵۵ نفر در آن شرکت کردند. نتیجه بسیار جالب توجه و تاملبرانگیز بود؛ حدود ۸۲ درصد شرکتکنندگان اعلام کردند که اگر نماینده بودند به منوچهر متکی رای میدادند و تنها ۱۸ درصد قالیباف را ترجیح دادند. این نشان میدهد که دستکم بخشی مهمی از افکار عمومی دیگر تمایلی به ریاست قالیباف بر قوه مقننه ندارند و ترجیح میدهند یک چهره معقولتر در مجلس آینده که احتمالاً بسیار هم پرتلاطم خواهد بود، مدیریت پارلمان را بر عهده بگیرد.
بر همین اساس و با توجه به کارنامهای که دوستان دولت در این سالها انجام دادند، جریان قالیباف هم اگر در نهایت نتواند نظر اکثریت را معطوف او کند، فردی مثل متکی را بر پایداریچیها ترجیح میدهد. قالیباف راه سختی را برای ریاست دوباره پارلمان در پیش دارد. حال که پایداریها توانستند، نماینده بیشتری به مجلس بفرستند و در شرایطی که رقیبان اصلی او ممکن است نبویان و ذوالنوری از چهرههای شناخته شده پایداری باشند، قالیباف باید تلاش بیشتری کند. طرفداران رئیسی همواره سعی دارند تا تنها جریان رقیبشان را از زمین بیرون کنند. از بیمحلی به همایش انتخاباتی قالیباف در آبان امسال تا به حاشیه راندن مجلس توسط افرادی همچون الیاس نادران که از شناختهشدهترین افراد اصولگرایی و نزدیک به طیف رئیسی است.
فراموش نکنیم که حتی در آستانه دومین اجلاسیه مجلس و انتخابات هیاترئیسه در بهار ۱۴۰۰ و مهمتر از آن انتخابات ریاستجمهوری، یکی از اعضای جبهه پایداری در مجلس مدعی دستکاری بودجه پس از تصویب از سوی قالیباف و نزدیکانش شد. یکی دیگر از مواردی که سروصدای زیادی کرد ماجرای سفر خانواده قالیباف به ترکیه برای خرید سیسمونی نوه در راهشان بود. چندی بعد از این ماجرا مهدی طائب، رئیس قرارگاه عمار و از چهرههای اصولگرایان در یک فایل صوتی که از او درز پیدا کرد، مدعی شد که در پس افشای سفر خانواده قالیباف به استانبول، برادر داماد سیدابراهیم رئیسی قرار داشته است. درست است که موضوع سیسمونی نوه رئیس مجلس الان دیگر صدر اخبار نیست اما از آنجایی که جبهه پایداری و رئیس قوه مجریه چندان علاقهای به دخالتهای او ندارند بنابراین میتوان حدس زد که محمدباقر قالیباف تنها مرد بازمانده از طیف خودش است و شانس باخت بالایی دارد.
به هر حال گویا جریان خالصسازی توسط دولت و حامیانش در طول چند سال گذشته، دامن محمدباقر قالیباف را بیشتر از هر فرد دیگری گرفته و رئیس مجلس یازدهم از این موضوع خشمگین است. برنامه یکدست کردن به اختلاف سیاسی میان نیروهای جریان اصولگرا برای خالصسازی بیشتر منجر شد. ضمن آنکه از زمان قرار گرفتن ابراهیم رئیسی در جایگاه ریاستجمهوری، قالیباف بارها هدف هجمه حامیان او قرار گرفته است.
در این میان مطرح شدن نام منوچهر متکی، وزیر امور خارجه دولت احمدینژاد که به چهره معتدلتری نسبت به باقی نفرات شناخته میشود به مذاق قالیباف خوشتر است زیرا امکان رایزنی موفق برای حضور گزینههای جریان حامی قالیباف در هیاترئیسه را افزایش دهد. البته آنچه نباید از نظر دور داشت، تنش میان دولت و مجلس درخصوص سیاستهای اقتصادی است که دیگر دو طرف از آشکار شدن آن ابایی ندارند. زیرا از سویی به نظر میرسد که حامیان رئیسی به این باور رسیدهاند که حضور مجدد قالیباف بر ریاست مجلس فرصتی مناسب برای او خواهد بود تا خود را برای رقابت مستقیم یا نیابتی با رئیسی در انتخابات ریاستجمهوری پیشرو مهیا کند.
منوچهر متکی در افکار عمومی جزو اصولگرایان معتدل شناخته میشود و شاید سابقه دیپلماتیک وی در شرایط بینالمللی کنونی کشور در تقویت تمایل به او موثر بوده باشد. او قبلاً سفیر ایران در ژاپن و ترکیه سپس وزیر خارجه کشورمان بود که به دنبال مخالفت با سیاستهای نسنجیده محمود احمدینژاد در عرصه روابط خارجی و درحالی که در ماموریت دیپلماتیک سنگال به سر میبرد، برکنار شد. با این حال وارد فاز تقابل و هیاهو نشد و همین خویشتنداری او تحسین اصولگرایان را بیشازپیش برانگیخت و از همینروست که در محافل سیاسی اصولگرایان از وی به عنوان گزینه جدی و مورد وفاق برای ریاست مجلس یاد میشود. به گزارش عصر ایران، خبرها حاکی از این است قالیباف که بسیاری از یارانش در انتخابات اخیر از راهیابی به مجلس باز ماندند و موقعیت خود برای ریاست مجلس را در خطر میبیند، رایزنیهایش را آغاز کرده است تا بلکه بتواند با جلب نظر نمایندگان جدید، همراهی آنها را برای ریاست مجدد خود کسب کند.
البته این بدان معنا نیست که رقابت نهایی الزاماً بین قالیباف و متکی خواهد بود. جبهه پایداری ترجیح میدهد که یکی از اعضای خود مانند سیدمحمود نبویان را به ریاست مجلس برساند. با این حال اگر پایداریچیها نتوانند یکی از خودشان را به کرسی ریاست بنشانند، ترجیح میدهند برای جلوگیری از پیروزی قالیباف به متکی رای بدهند. معدود میانهروهای مجلس نیز فارغ از توافقهای پشت پرده- که دور از ذهن نیست- اصولگرای معتدلی چون متکی را بر تندروهای پایداری و فرد پرحاشیهای مانند قالیباف ترجیح میدهند.